طاهاطاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

طاها; نفس ماماني

اسباب كشي

سلام نفس ماماني. ديروز از اتاق خواب قبلي اسباب كشي كردبم به اتاق جديد كه بزرگتره، آخه قراره اتاق تو با اتاق ماماني و بابايي يكي باشه و بعدا كه بزرگتر شدي و تونستي تهنايي لالا كني اتاقت مستقل شه; چون وقتي قراره تو پيش ما لالا كني چه معني داره اتاق جداگونه برات بچينم كه نشه فعلا ازش استفاده كرد! ميدونم خودتم از اين ويترين بازيا خوشت نمياد.:* جونم برات بگه كه ديروز عزيز جون و آقا جون و دايي جون هات اومده بودن واسه كمك ( البته مادر جون و پدر جونت هم كمي كمك كردن، ولي ماماني به خاطر تو مجبور بود بيشتر بشينه و دست به كاري نزنه، راستي نميدونم در جريان هستي يا نه كه: بابايي حدود 3 هفته پيش عمل كرده و كار سنگين نميتونه انجام بده).  فردا غروب...
7 ارديبهشت 1390

ديدار اورژانسي تو و اتاق تنگ و تاريكت!

كمي نگرون شده بودم كه نكنه كيسه ي آبي كه تو شيمكم از تو مراقبت ميكنه پاره شده باشه، واسه همين رفتم سونو و بازم ديدمت دكتر سونو گفت كه ميزان مايع دورت نرماله. به هر حال همین روزا ميرم دكتر كه خيالم كاملا راحت شه كه اون تو همه چي برات اوكي هست! راستي مرسي بابت فيلمي كه از خودت برام فرستادي همه ي فيلمايي كه برام فرستادي رو دارمشون و ديدنشون بهم انرژي ميده. دوست دارم پسمل طلا   ...
3 ارديبهشت 1390

مادر و فرزند ارديبهشتي

ديروز كه رفته بودم سونو دكتره بهم گفت تو سونو همه چي خوبه ولي بهتره پيش دكترت هم بري و معاينه شي. منم با بابايي امروز عصر رفتيم دكتر و خدا رو شكر شك من بي مورد بود. راستي پسمل طلا جونم! فردا تولدمه و امشب يه جشن خيلي كوچولو گرفتيم. ايشالا سال ديگه تولدم رو با لبخند شيرينت بهم تبريك بگي گلم.   ...
31 فروردين 1390

سلام ناناسي من

سلام پسمل گل ماماني و بابايي. كمتر از يه ماه ديگه مونده كه فرشته ها بيارنت پيشمون. تكون خوردنات تو شيمكم هيچ وقت برام عادي و تكراري نميشه و با هر تكوني كه ميخوري روح زندگي تو رگام جاري ميشه. انتظار خيلي سخته و من اين روزها بي صبرانه منتظر اومدنت هستم. ميدوني كه چقد دوست داريم! اندازه ۸ انگليسي افقي.   ...
30 فروردين 1390
1